به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام سیدمحمدحسین نواب، مدیر مدرسه اسلامی هنر در هفتمین قسمت از برنامه قرآن و علوم شبکه قرآن و معارف سیما در سخنانی اظهار کرد: وقتی درباره قرآن و هنر صحبت می کنیم، دو مسئله اصلی داریم. یکی مسئله اعجاز ادبی و بیانی قرآن و مباحث زیبایی قرآن است و بحث دوم، هنر و زیبایی در قرآن است. در قرآن به زیبایی و هنر اشارههای متفاوتی شده و مطالعات هنر و زیبایی پس از قرن هجدهم به یک رشته جداگانهای تبدیل شده است.
وی افزود: ما در جهان اسلام، هر کجا در مورد خدا صحبت کردیم در مورد صفات خدا صحبت کردیم و طبعاً در مورد زیبایی هم صحبت کردیم. پس ما در جهان اسلام، از قدیم، علمی به نام زیبایی شناسی داشتیم. یعنی فلاسفه و متکلمین ما در مورد زیبایی صحبت کردند، هرچند به صورت منسجم در مورد فلسفه هنر صحبت نکردند. ولی آبشخور اصلی این مباحث نیز قرآن بوده است.
حجتالاسلام نواب ادامه داد: در جهان غرب، علم زیباییشناسی حسی وجود داشته که قابل لمس بوده و جنبههای معنوی آن مد نظر نیست ولی در جهان اسلام به دنبال علم زیباییشناسی غیرحسی بودهایم که منظور ما زیبایی خداوند است و همین مسئله نیز باعث شده فلسفه هنر نیز پیدا کنیم. شهید مطهری نیز بحث خیلی زیبایی در خصوص تأثیر اعجاز در ادیان بر هنرهای بعدی دارند. مثلاً معجزه جهان مسیحی، جسم حضرت عیسی و به دنیا آمدن ایشان است که میتوان آن را لمس کرد. این باعث میشود هنرهای تجسمی در مسیحیت رشد کند. معجزه جهان اسلام نیز قرآن بوده و باعث شده هنرهای اسلامی نیز ادبی باشد. حتی خوشنویسی هم که جزو هنرهای تجسمی است، پایه آن آیات قرآن است که یک هنر ادبی است. پس بر اساس زیباییشناسی، ما یک دستگاه فلسفی منسجمی درباره هنرهای مرتبط با قرآن پیدا کردیم.
خصوصیات داستانهای قرآن
در ادامه برنامه، حجتالاسلام سید احمد بطحایی، داستاننویس و استاد مدرسه اسلامی هنر در مورد خصوصیات داستانهای قرآنی گفت: داستانهای قرآن شکل متفاوتی دارند. به این معنا که در مواردی مانند سوره یوسف از اصول کلاسیک پیروی میکنند و در مواردی نیز از اصول کلاسیک پیروی نمیکنند. مانند داستان حضرت موسی که در همه جای قرآن پخش شده و در هر جایی به تناسب و نیاز به آن پرداخته شده است. از طرفی نیز داستانهای قرآن مدرن هم نیست؛ زیرا پایان باز ندارند و همه جا یک مفهوم مشخصی وجود دارد. بنابراین، ساختار داستانهای قرآن منحصر به فرد است. یعنی به تناسب نیازی که برای انتقال آن مفهوم و گفتمان وجود دارد از یک فرم خاص استفاده میکند. مثلاً در جایی مثل داستان گوساله سامری جزئیات بیشتری داریم. در جایی که مخاطبان قرآن از بهشت و دوزخ سؤال میکنند، توصیفات بیشتری در قرآن داریم. ولی در مورد شکل ظاهری پیامبران چیزی در قرآن نمیبینیم؛ چون نیازی به این کار نبوده است. بنابراین میتوانیم بگوییم قرآن یک اثر شاخص ادبی هست، ولی لزوماً تنها یک اثر ادبی نیست.
استفاده از تکنیک تغییر خطاب در قرآن
همچنین حجتالاسلام محمدحسین سرانجام، پژوهشگر حکمت هنرهای دینی در مورد یکی از تکنیکهای هنری عصر جدید که در قرآن به کار گرفته میشده اینچنین بیان کرد: یکی از اتفاقاتی که امروزه از آن استفاده میکنند و زاییده قرن بیستم است، عوض شدن خطاب است. خصوصاً در مباحث نمایشی از آن استفاده میشود و فاصلهگذاری نام دارد. یعنی برای اینکه اثر هنری در مخاطب خود اثر بیشتری داشته باشد، باید در مواردی به مخاطب بفهمانیم که من دارم صرفاً یک داستان برای شما تعریف میکنم و مسئله اصلی خارج از این فرم است و باید توجه شما به آن مسئله جلب شود. لذا بازیگر در سینما یا تئاتر، به دوربین یا مخاطب رو میکنند تا نکتهای که برای آنها اهمیت دارد، به مخاطب تذکر بدهند. این تکنیک در جایجای قرآن استفاده شده است. یعنی با اینکه این تکنیک در عالم ادبیات و هنر جدید محصول قرن بیستم است، ولی قرآن در هزاروچهارصد سال پیش از این تکنیک تغییر خطاب در جایجای خودش استفاده کرده است. یعنی خداوند که راوی داستان است، داستانگویی را قطع میکند و به مخاطبان تذکر میدهد که مسیر اشتباه نروید و دچار ضلالت نشوید و سپس ادامه داستان را روایت میکند.
یکی از مهمترین آثار تربیتی این کار این است که قرآن نمیخواهد به عنوان کتاب شعر و داستان مطرح شود، زیرا قرآن کتاب هدایت است.
قرآن کتاب قصهگویی نیست
به اعتقاد حجتالاسلام نواب، همه تلاش قرآن این است که بگوید من کتاب قصهگویی نیستم. لذا اگر لازم باشد در جایی قواعد قصهگویی را به نفع انتقال پیام به هم بزند، این کار را انجام میدهد. قرآن برای حفظ حالت انتقال پیام خودش، سراغ توصیف جزئیات وقایع نمیرود. مثلاً ما میدانیم نهری از شیر یا شراب در بهشت وجود دارد، ولی اینکه به چه صورت است به عهده قوه خیال ما گذاشته شده تا بتوانیم در ذهن خود زیباترین را بسازیم. چون سلیقه مردم طی قرون مختلف تغییر میکند و اگر قرآن جزئیات بهشت را توصیف میکرد، تاریخ انقضا پیدا میکرد و در برههای از زمان مورد پسند واقع نمیشد. در مورد جهنم نیز به همین صورت است تا انسانها تلخترین جهنم را تصور کنند.
تأثیرات جنبههای هنر و زیباییشناسی در نظام فکری جهان اسلام
مدیر مدرسه اسلامی هنر افزود: ما در جهان اسلام در معرض حملههای فکری دیگران بودهایم، ولی به دلیل قدرت منطق قرآن و معیار و سنجهای که قرآن به ما داده بود، باعث شد ما دستگاه نظری زیباییشناسی و فلسفه هنر خود را پیدا کنیم. لذا وقتی فارابی یا ابنسینا از زیبایی صحبت میکنند، بر اساس قرآن حرف میزنند.
پیشینه مطالعات قرآنبنیان در حوزه هنر و زیباییشناسی
بعد از انقلاب و پس از ورود بحثهای فلسفه مضاف به جهان اسلام، به این مباحث به صورت جدیتری پرداخته شده است. هرچند که ما همیشه نسبت به قرآن کریم، قصور و تقصیر داشتهایم.
ما در جهان اسلام در خصوص قصههای قرآن کارهای خوبی انجام دادهایم، ولی نتوانستیم مفاهیم قرآنی مثل امانت، صدق و ... را در قاب تصویر بیاوریم. در حالی که جهان مسیحیت این کار را انجام داده است و مفاهیم کتاب مقدس و انواع گناهان در جهان مسیحیت را به تصویر کشیدهاند.
پیدایش نقاشی کلمات در جهان اسلام
در ادامه بحث، حجتالاسلام محمدحسین سرانجام در خصوص شیوه ظهور هنرهای تجسمی در اسلام، گفت: ما از قرن هجدهم به بعد، تغییر و تحولی در معنای هنر کارکردهای آن و پیدایش اصطلاح زیباییشناسی داریم. اما در بحث زیباییهای هنری و آثار هنری، خصوصاً آثار تجسمی یک تفاوت مشی و رفتار بین جهان اسلام و جهان غرب وجود دارد. تفکر مسیحی بر پایه آموزه تجسد بنا شده و لذا هنرهای تجسمی در فضای مسیحی و غربی خیلی رشد داشته است. ولی چون معجزه اصلی اسلام، قرآن بوده که بر اساس کلام بوده است، شعارهای ما به سمت کلام رفته است. مثل شعار لااله الا الله. لذا هنرهای تجسمی در اسلام تا دوره معاصر همانند مسیحیت رشد نداشته است و بیشتر به عنوان هنرهای تزئینی شناخته میشدند. مانند تذهیب و کاشیکاری و ... در دوران معاصر تحولی در جهان اسلام اتفاق افتاد که هنر معاصر هم در جهان اسلام و خصوصاً جهان عرب به سمت غربیشدن رفت، ولی سعی کردن از پیشینه قرآنی خود نیز استفاده کنند. ما نمونههای فراوانی در هنرهای معاصر داریم که کلمه را به مجسمه تبدیل میکنند که این نمونه در فرهنگ غربی کمتر دیده شده است. یا به جای هنر گرافیک، هنر خطنقاشی داریم. یعنی ظاهر نقاشی دارند ولی محتوای آنها کلمات هستند.
رابطه قرآن و زیبایی در جهان مدرن امروز
حجتالاسلام سید احمد بطحایی در بخش پایانی برنامه رابطه قرآن و زیبایی را در جهان مدرن امروز بیان کرده و گفت: ساختار زیباییشناسی قرآن را میتوانیم به دستگاهی تبدیل کنیم که هر اثر هنری وارد آن شده و ارزشگذاری شود. زیرا ما با نگاه به قرآن متوجه میشویم که قرآن نهتنها نسبت به هنر و زیبایی خنثی نیست، بلکه به شدت اقبال دارد. خداوند میفرماید: «ان الله جمیل و یحب الجمال». همچنین میفرماید: «نحن نقص علیک احسن القصص». یا میفرماید: «قل من حرم زینه الله». پس زیبایی در قاموس قرآن، امر به شدت محبوبی است، چون خداوند زیباست. ولی آیا میتوان گفت همه هنرها و زیباییها مطلوب و ممدوح هستند؟ در جواب باید گفت اگر نتیجه هنر و زیبایی هدایتبخشی باشد، محبوب است ولی اگر همان مسجدی که خانه خداست، موجب گمراهی شود، مسجد ضرار میشود.
یادآور میشود، برنامه «قرآن و علوم» به تهیهکنندگی سیدشهاب لاجوردی و سردبیری حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی اصفهانی و اجرای محمد عبادی، شنبه هر هفته، ساعت ۲۱ از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شده و بازپخش آن نیز ساعت ۱۴:۱۵ روزهای یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه خواهد بود.
۳۱۳/۱۷
نظر شما